Marcell Jesse Jesse من عند Colva, Kington, Powys HR5، المملكة المتحدة
أثناء قراءة The Big Sleep ، ظللت أحاول وضع الرواية في مكانها التاريخي. كيف كان منحط بنات العام؟ كيف سيكون رد فعل القراء في الأربعينيات على الشخصيات؟ في النهاية ، استسلمت للتو واستمتعت بالأوصاف والخطوط المتقاطعة والصلبان المزدوجة التي تملأ الرواية. اثنان من كتاباتي المفضلين من الرواية: - كنت أنيقًا ونظيفًا ومحلوقًا ورصينًا ، ولم أهتم بمن يعرفها. - بدت العادات السيئة وكأنها حيًا لطيفًا. بعد الانتهاء من النوم الكبير ، استغرق الأمر بضع دقائق لأدرك أنني لم أحسب من قتل السائق. من الواضح أنني لست الشخص الوحيد الذي يفوتني تلك التفاصيل ، كما فعل ريمون كارفر كذلك وألقى تلك القصة. بينما أعمل على كتابة اثنين وخمسين كتابًا في تحدي عام واحد لعام 2011 ، سيتعين علي التحقق من رواية أخرى من Philip Marlowe ، لأن هذه الرواية كانت قفزة ممتعة في الخيال المباحث الصعب المغلي.
تصور می کنم سوزان سونتاگ تحت تاثیر عنوانی که به او دادند، رابط میان فرهنگ اروپایی و فرهنگ آمریکایی، این رمان را نوشته باشد. شخصیت زن لهستانی رمان دوست داشتنی ست اما برخی از عکس العمل ها و رفتارهایش فرمایشی بنظر می رسند. حس می کنی نویسنده خواسته این زن چنین رفتار یا عملی داشته باشد،... اگرچه سوزان سونتاگ در ایران بیشتر به یک منتقد ادبی و اجتماعی نویس معروف است، و در این زمینه ها کارهای بزرگی تالیف کرده، اما رمان های سونتاگ کارهای زیبایی ست که ندیده یا نشنیده ام به فارسی ترجمه شده باشد. روشن نیست چرا بجز چند مقاله، آثار او به فارسی برگردانده نشده. سوزان سونتاگ از روشنفکران آمریکایی دهه ی 1960 است، با همان دید رادیکال نسبت به جوامع غربی. بعدها به شکلی از آمریکا زده شد و به تبعیدی خودخواسته به اروپا، سوئد و بعدن فرانسه رفت. سال های اقامت سونتاگ در اروپا یادآور زندگی بسیاری از نویسندگان نسل پیش از او هم چون همینگوی است که بخشی از دوران جوانی و میانسالی شان را در اروپا و عمدتن فرانسه گذراندند. اگرچه سونتاگ در میان دانشگاهیان و در رسانه ها بیشتر به یک روشنفکر نق نقو و ایرادگیر معروف است، با این همه نمی توان از نقش او به عنوان یک زن نویسنده در روند تفکر دایره ی روشنفکری آمریکایی ها چشم پوشید. در مورد رمان های سونتاگ، و بسیاری از رمان های مدرن، به سختی می شود چیزی نوشت، نه داستانی دارد چنان که در رمان های کلاسیک، و نه روندی سنتی، وقایعی پی در پی، کنش ها و واکانش هایی چنان که ذهن ما به آن عادت دارد. در رمان نو بسیاری از خانه ها خالی ست، و پر کردن این خانه های خالی به عهده ی خواننده است. خواندن هم مثل زندگی کردن در دنیای جدید، کار طاقت فرسایی ست.